این پست بداهه ترین حس های من و به همراه خودش داره بداهه زندگی کردن شاید همه اون چیزی که ما بهش احتیاج داریم!
خوب شنیدید که میگن هر کاری یه وقتی داره احساس میکنم که الان وقت بروزرسانی اینجاست!
سال هشتاد و نه برای من سال متوسطی بود سرشار از تجربه و حس کنجکاوی که همیشه در من وجود
داره ...دلم برای خیلیا تنگ شد و دلم از خیلیا گرفت اما زیاد جدی نگرفتم هیچی رو جدی نگرفتم چون
هیچ چیز این دنیا اون قدر واقعیت نداره که بخوام بهش پر و بال بدم ...دلم میخواد سال نود و با رقصیدن
شروع کنم با یه ریتم رومبا !به نظرم شروع خوبیه!روزهای آخر اسفند همیشه برام مرموز بودن هیچ وقت نتونستم این اتفاقاتی که از معجزه چیزی کم نداره رو درک کنم ...
یه لیست از آرزوها م و دل گفته ها مو و اینجا مینویسم هر کدومشون که محیا شد میام و اعلام میکنم!
-خدا جون به مردم عزیز و نازنین ژاپن صبر بده کمکشون کن ...
- خدا جون به همه ی آدمای تنها باطن قوی بده به همه ی آدمای تنها حس گرمی دستات و بده!
-خداجون یه کاری کن که لحظه ی سال تحویل همه از بودنشون شادمان باشن و برای بودنشون تلاش
کنن و با هر نفسی که میکشن شوق زندگی و زنده مانی سراسر وجودشون و فرا بگیره!
-خدای عزیزم قلبم و سرشار از حضورت کن که تمام این دنیا فقط یه چیزه که اونم تویی!یه کاری کن که چشمام همیشه اول تو رو ببینه...
-خدایا آخر و عاقبت همه رو به خیر و خوشی کن که یه پایان خوب به همه ی ما میچسبه!
-خدایا ممنونم از حکمتت که همیشه بهترین حالت ممکن و برام رقم زده ممنونم از نگاه مهربونت که بدی ها مو نادیده گرفته ممنونم از اینکه هستم و نفس میکشم و هر نفسی معجزه است برای خودش!
-خدایا خانواده مو به گرمای خودش نگه دار که خونه داشتن آسونه ولی خانواده داشتن نه!
- خدایا این یکی شخصیه نمیشه اینجا بگم ولی یه کاری کن که بشه!
بنـــــــــــــــــــــــــــــــده ی کوچیکت "شادی"
همه آمین بگین که بیش تر از اونچه که فکـــــــــــــــر میکنیم "مـــــــــــــــــا به هم محتاجیـــــم"
آمین!